تراز انرژی و اقتصاد خانوار؛ چرا قبضها سنگینتر میشود؟
افزایش هزینههای انرژی برای خانوارها تنها به گرانی حاملها مربوط نیست؛ بلکه ریشه در ناترازی انرژی و سیاستهای ناکارآمد مصرف دارد.
به گزارش اکو ۳۶۵ و به نقل از خبرگزاری مهر بهنظر میرسد هر سال قبض برق و گاز خانوارها سنگینتر از قبل میشود، حتی وقتی نرخ تعرفهها تغییری نکرده است. چرا؟ پاسخ در عمق استراتژیهای ناکارآمد، هدررفت منابع، و جدی نگرفتن تراز انرژی نهفته است.
اثر ناترازی بر اقتصاد خانوادهها
هنگامی که دولت با تراز منفی انرژی روبهرو است، مجبور میشود بخشی از هزینههای جبران کمبود را به مشترکین تحمیل کند؛ یا به شکل افزایش تدریجی تعرفهها، یا از طریق سیاستهای پنهانی مثل افت کیفیت خدمات، حذف یارانه یا کوچک شدن سبد حمایتی.
فریبا مرادی، کارشناس اقتصاد انرژی، در گفتوگو با خبرنگار مهر توضیح میدهد: «ناترازی به معنای افزایش فشار مالی بر خانوارهاست. حتی اگر قیمت انرژی به ظاهر ثابت بماند، در بلندمدت کسری بودجه، عدم سرمایهگذاری در زیرساخت و کاهش کیفیت انرژی گریبان همگان را میگیرد.»
گرفتاری در چرخه ناترازی، گرانی و افت کیفیت
وی ادامه میدهد وقتی منابع کافی برای توسعه نیروگاه یا شبکه گاز وجود نداشته باشد، نخستین نشانه آن خاموشی یا افت فشار خواهد بود. بعدتر، هزینه تولید انرژی به دلیل هدررفت و فرسودگی افزایش مییابد و این افزایش نهایتاً راهی جز انتقال به مصرفکننده ندارد. دولتها این فشار را گاه با تأخیر و بهتدریج به خانوارها منتقل میکنند، اما انکار آن ممکن نیست.
یارانه؛ تیغ دولبه در اقتصاد خانوار
به گفته این کارشناس انرژی در سالهای گذشته، دولت با پرداخت یارانه سنگین تلاش کرده بار گرانی انرژی را مهار کند؛ اما در بلندمدت همین سیاست باعث افزایش مصرف و بدتر شدن تراز انرژی شده است.
به گفته مرادی: «یارانه پنهان انرژی موجب مصرف بیمنطق میشود و ناترازی را تشدید میکند. این اتفاقی است که مستقیماً سفره مردم را تهدید میکند، چون با کوچک شدن سبد حمایتی، خانوارها باید سهم بیشتری از درآمد خود را صرف انرژی کنند.»
تأثیر قطعها و افت کیفیت بر امنیت اقتصادی خانوادهها
وی خاطرنشان میکند: خاموشیها و اختلالات گازی، فراتر از یک اختلال معمولی است، به همین دلیل پیامد اقتصادی سنگینی برای خانوادهها دارد. غذاهای خرابشده در یخچال، لوازم برقی سوختهشده به دلیل نوسان، هزینه تهیه بخاری برقی یا ژنراتور در نبود برق، همگی از جیب خانوار پرداخت میشوند.
مصرف غیرهدفمند؛ هزینهای فراتر از قبض
بسیاری از شهروندان تصور میکنند مصرف بیشتر انرژی نوعی رفاه است، اما هزینه واقعی این مصرف بیهدف، سالانه به تورم و کاهش قدرت خرید خانوارها میانجامد. جالب اینجاست که ایران با داشتن بالاترین شدت مصرف انرژی در منطقه، از وضعیت رفاهی بهتری نسبت به سایر کشورها برخوردار نیست.
مرادی در این خصوص تأکید میکند: «تا زمانی که درک عمومی نسبت به ارزش واقعی انرژی و اهمیت تراز آن ایجاد نشود، مشوقهای مالی و تعرفهای کارایی لازم را نخواهند داشت. هدفمند کردن یارانه و هوشمندسازی تعرفه، ابزار کلیدی بازگشت تراز و کاهش فشار اقتصادی بر خانوارهاست.»
چاره چیست؟ توصیههایی برای دولت و شهروندان
رهیافت کارشناسان برای بهبود اقتصاد خانواده در سایه تراز انرژی، ترکیبی از سیاستهای هدفمند قیمتگذاری، فرهنگسازی مصرف، سرمایهگذاری در زیرساخت و فناوریهای نوین صرفهجویی است. شهروندان هم باید با هوشمند کردن مصرف انرژی، سهم خود را در بهبود تراز ایفا کنند.
واقعیت این است که بدون بازگشت تراز به نقطه تعادل، هیچ سیاست یارانهای و حمایتی نمیتواند قبضها را برای خانوادهها سبک کند. نگاه استراتژیک به انرژی، آینده اقتصاد خانوارها را روشن و پایدار خواهد کرد.