» اخبار » ظهور و سقوط دایناسور‌ها: تاریخچه‌ای از جهانی پنهان
ظهور و سقوط دایناسور‌ها: تاریخچه‌ای از جهانی پنهان
اخبار - منهای اقتصاد

ظهور و سقوط دایناسور‌ها: تاریخچه‌ای از جهانی پنهان

۰

نوشته: استفن بروسات

خلاصه:‌ شاهین جوادی نژاد

روایت: رضا حریریان

تهیه شده توسط استرینگ کست و نشریه دانستنی‌ها

دایناسور‌ها همیشه بخشی جداناپذیر از تخیل ما بوده‌اند! عمر کل نسل انسان درصد کوچکی از زمانیست که دایناسور‌ها بر روی زمین زندگی کرده‌اند و همین برای درک تاثیر این جانواران ماقبل تاریخ بر سیاره‌ای که در آن زندگی می‌کنیم کافی است.

دایناسور‌ها به مدت ۲۰۰ میلیون سال و در زمانی که انسان‌ها حتی یک گونه جانوری به شمار نمی‌رفتند حاکمین بی چون و چرای زمین به شمار می‌رفتند تا اینکه ۶۶ میلیون سال پیش به شکل اسرار آمیزی نابود شدند. اما انسان‌ها با پیدا کردن استخوان ها، بررسی فسیل‌های به جا مانده و همچنین با استفاده از علم و تکنولوژی … و کمی خلاقیت، سعی کرده‌اند تا راز زندگی این موجودات را درک کنند. از ژوراسیک پارک گرفته تا کینگ‌کونگ، انسان‌ها دائما به دنبال روش‌هایی برای جستجوی دنیای هیولاهای عظیم‌الجسه بوده و سعی داشتند تا سر از زندگی این موجودات دربیاورند!

اما به راستی چه میزان از این تخیلات واقعی هستند؟ ما چقدر درباره دایناسور‌ها می‌دانیم و تا چه حد می‌توانیم به دانش خود در این زمینه اعتماد کنیم؟ کتاب ظهور و سقوط دایناسورها از استفن بروسات سعی می‌کند تا با زبان علم، داستان این موجودات را برای تعریف کند.

اسفتن بروسات با استناد به تکنولوژی های پیشرو و پژوهش‌های جدید و با وجود نقاط مبهم و حل نشده،  روایت جدیدی را از زندگی این موجودات برای ما می‌گوید و داستان دایناسورها را برای ما تعریف می‌کند!

زندگی قبل از دایناسورها

خیلی از افراد تصور می‌کنند که دایناسور ها از همان ابتدای شکل گیری زندگی در زمین حضور داشتند و تا لحظه انقراض حاکمین آن بودند اما این موضوع اصلا صحیح نیست.

زندگی برای اولین بار در ۳۹۰ میلیون سال پیش راه خود را به زمین پیدا کرد و از آن موقع تا حدود ۱۴۰ میلیون سال بعد؛  یعنی در زمانی که به دوره permian (پرمین) شناخته می‌شود دنیای حیوانات تنها شامل چندین گونه عجیب از خزندگان و پستانداران بود که خیلی خیلی با چیزی که ما امروز میبینیم فاصله داشتند.

اما در انتهای این دوره، یکی از بزرگترین و وسیع‌ترین انقراض های تاریخ زمین اتفاق افتاد. در این دوره مواد مذاب خیلی زیادی از طریق کوه‌های آتش‌فشانی خارج و به روی سطح زمین آمد و به مدت چند صدهزار سال (و حتی به گفته بعضی ها تا چندین میلیون سال) ادامه پیدا کرد. این فرایند به انقراض ۹۰ درصد گونه‌های جانوری ختم شد و در پایان ما را به دوره تریاس وارد کرد!

در این دوره‌، گونه‌هایی که از آتش‌فشان‌های زمان خود نجات پیدا کرده بودند فرصت جفت‌گیری پیدا کردند و در مدت کوتاهی به گونه های قالب جانوری در جهان تبدیل شدند.

یکی از اصلی‌ترین گونه‌های آن زمان آرکاسور خزنده بود که یکی از اجداد دایناسور‌ها به شمار می‌رفت.

اما کمی بعد آرکاسورها خود به دو گروه مختلف تقسیم شدند. سوسمارنماها و پرنده‌گردنان!

سوسمار‌نماها همانطور که از اسمشان پیداست پدربزرگ‌ها کروکودیل ها بودند و پرنده‌گردنان که با گذر زمان نسلشان به دایناسور‌ها ختم شد!

پرنده‌گردنان خود سپس به سه گروه متفاوت تقسیم شدند. ددپایان گوشت‌خوار، پرنده‌کفالان گیاه‌خواد و  خزنده‌پایانِ گردن دراز! و اینها دایناسور‌هایی هستند که ما امروزه به خوبی میشناسیم.

۲۳۰ میلیون سال قبل در فضایی که امروزه آرژانتین است این گونه‌ها فضای مناسبی را برای زندگی پیدا کردند و شروع به تولید مثل کردند. ما این موضوع را می‌دانیم چرا که هوای گرم و مرطوب این منقطه که منجر به شکل گیری سیل می‌شد باعث شده تا حجم زیادی از فسیل‌های این دایناسورها بدون آسیب باقی بمانند و توسط انسان‌ها کشف شوند.

دایناسورها با انقراض گونه‌های قبلی فرصت ابزار وجود پیدا کرده‌بودند ولی اکنون و به آرامی در حال تبدیل شدن به گونه‌های آلفا و قدرتمند ترین جانوران روی زمین بودند.

دایناسورها: پادشاهان زمین

۲۳۰ میلیون سال پیش زمین هیچ شباهتی به حالت فعلی خود نداشت. قاره‌هایی که امروزه از هم جدا هستند همه به هم متصل بوده و یک کهن‌قاره یا پانگه‌آ رو تشکیل میدادند و دو قطب هنوز یخ نبسته بودند! زمین بسیار گرم بود و دمای سردترین نقطه به اندازه دمای الان تهران بود!  این ابرقاره از منطقه‌های آب‌و‌هوایی مختلفی برخوردار بود و از آنجا که انقراض قبلی این مناطق را خالی از سکنه کرده بود، طبیعت دوباره این فرصت را داشت که در آنجا شروع به رشد کند. پس در زمانی فشرده (در اینجا منظور چند صد هزار سال) این مناطق پر از گونه‌های عجیب و غریب جانوری شد و گستره‌ای از پستانداران، دوزیستان و خزندگان روی این مناطق ساکن شدند!

در این زمان دایناسورها هم وجود داشتند ولی حضور آن‌ها پر رنگ نبود. دایناسورها در مناطق گرمی مثل اسپانیا و پرتقال این موجودات این حضوری نداشته و در آرژانتین که مناسب ترین اقلیم را برای آنها داشت تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد اکوسیستم طبیعتی را تشکیل می‌دادند.

به طور کلی دایناسورها در این زمان بیشتر در مناطق مرطب و جنوبی ابرقاره سکونت داشتند. مناطقی که امروزه شامل برزیل و هند نیز می‌شود. اما جمعیت دایناسورها در این مناطق خیلی زود افزایش پیدا کرد.

دلیل این افزایش جمعیت را شاید بتوان در دو واقعه بررسی نمود. در حدود ۲۲۵ تا ۲۱۵ میلیون سال پیش، جمعیت جانوران گیاه‌خوار به دلایلی که هنوز برای محققین مشخص نیست در این بخش‌های زمین  رو به کاهش رفت و منابع مورد نیاز برای دایناسورها فراهم شد تا  جمعیت خود را افزایش بدهند.

علاوه بر این در همین بازه زمانی به علت تغییرات آب‌و‌هوایی دایناسورها موفق شدند به مناطق شمالی ابر قاره حرکت کرده و جمعیت خود را در آن‌جا نیز افزایش بدهند.

مدرک این گزاره‌ها را نیز می توان در فسیل های مناطق آریزونا و نیو مکزیکو جستجو کرد چراکه در میان سنگ‌های این دوره و در میان فسیل‌های دوزیستان، خزندگان و تعدادی از دایناسور‌های گوشت‌خوار دیده می‌شود.

با وجود همه این تغییرات و در ۳۰ میلیون سال بعدی دایناسور‌ها همچنان گونه غالب زمین نبودند و این عنوان به  سوسمارنماها تعلق داشت!

ولی همه این‌ها خیلی زود تغییر کرد …

انقراض زمین:‌ نسخه شماره ۲

۲۴۰ میلیون سال قبل ابرقاره شروع به چند تکه شدن کرد و به شکل تدریجی قاره‌هایی که امروزه می‌شناسیم به شکل خیلی خیلی آرامی شکل گرفتند. اما در میان این فرایند و  حدود ۲۰۱ سال قبل دوره تریاس به یک پایان تلخ رسید.

با چند تکه شدن ابرقاره زمین، مواد مذاب زیر لایه رویی شروع به جمع شدن کردند و با گذر زمان و انباشت شدن میزان خیلی زیادی از آن این مواد از طریق آتش‌فشان ها راه خود را به روی زمین پیدا کردند! سونامی های گدازه باعث شدند مواد مذاب حدود ۸ میلیون کیلومتر مربع از سطح ابرقاره را فرا گرفته و به مرگ ۳۰ موجودات زنده روی زمین ختم بشوند.

اما قهرمانان داستان ما، یعنی دایناسورها، از این طوفان گدازه، به دلایلی که هنوز برای ما شناخته شده نیست جان سالم به در بردند و نجات یافتند. فسیل های پیدا شده در این دوران و کمی بعد از آن نشان می‌دهند که دایناسورها نه‌تنها از این بحران جان سالم به در بردند، بلکه خود را به عنوان حاکمین دنیای جدید مطرح کردند!

مطرح ترین مدرک برای این ادعا، فسیل های یافت شده در دریاچه‌های ساحل شرقی آمریکا می‌باشد. اگه دریاچه‌هایی که در مسیر حرکت دایناسورها در این ایام بودند را بررسی کنیم میبینیم که کمیت فسیل های دایناسورها بیشتر و بیشتر می‌شود در حالی که فسیل های سوسمارنماها تقریبا نایاب شده است. موضوعی که درکش برای دانشمندان هنوز سخت و غیرقابل باور است.

قهرمانان این دوره را شاید بتوان خزنده‌پایان (تصویر ۴) دانست. دایناسورهای عظیم‌الجسه‌ای که تا به امروز بزرگ‌ترین جانداران زمین به شمار می‌روند و معروف‌ترین آن‌ها با گردن های کشیده، و پشتهای خمیده شناخته می‌شوند.

فسیل‌های بجا مانده از ۱۷۰ میلیون سال پیش در مناطق نزدیک به اسکاتلند نشان می‌دهد که این دایناسور ها  تا ۱۵ متر قد داشتند. برای مقایسه باید گفت که ارتفاع یک فیل حدود ۳ متر است. این دایناسورها آنقدر بزرگ بودند که تیم محققینی که در دهه ۱۸۲۰ برای اولین بار فسیل‌های آن‌ها را کشف کرد به اشتباه فکر کرد که فسیل های یک وال دریایی را پیدا کرده‌اند.

اندازه این دایناسورها به آن‌ها اجازه می‌داد که بیشتر از دیگر دایناسورها غذت بخورند و سیستم اکسیژن رسانی بهینه، استخوان‌های سبک و سیستم تهویه درونی آن‌ها باعث می‌شد شانس بقای بیشتری نسبت به دیگر دایناسورها داشته باشند.

دوران ژوراسیک:

دوران ژوراسیک  ۱۵۰ میلیون سال پیش اتفاق افتاد و این دوران پر از گونه های مختلف دایناسور بود که بر روی سطح زمین زندگی می‌کردند. ما بیشترین تعداد فسیل را از  این دوران داریم چراکه بسیاری از این دایناسورها در کنار آب زندگی می‌کردند!

رودخانه‌ها، دریاچه‌ها و دریاها مناطق مناسبی برای شکل‌گیری و نگه‌داری فسیل‌ها هستند چراکه رسوب‌ها لایه لایه روی هم جمع می شوند و سنگ‌ها را تشکیل می دهند و فسیل در این فرایند و در میان رسوب‌ها ذخیره می‌شوند تا توسط ما کشف شوند.

یکی از این بخش ها در غرب آمریکا قرار دارد و آنقدر پر از فسیل بود که در دهه ۱۸۷۰ به میدان جنگ جنگ‌های استخوانی تبدیل شد. چراکه ادوارد درینکر و اتینل چارلز دو رقیب یافت فسیل کارگران خود را به این منطقه سرازیر کردند تا همه فسیل ها را جمع‌آوری کنند.

در این دوره  ابرقاره همچنان در حال جدا شدن بود ولی سرعت این جدا شدن با سرعت رشد ناخن انگشت برابری می‌کرد  پس شرایط اقلیمی آن زمان در کل قاره نسبتا یکسان بود!

دوران کرتاسه بعد از ژوراسیک و حدود ۱۴۵ میلیون سال قبل شروع شد و با سرمای زیاد همراه بود و شرایط خشک باعث شد که ارتفاع سطح دریا ککاهش پیدا کرده و خشکی روی زمین زیاد شود. این خشکی زیاد باعث شد تا شرایط زیست‌محیطی دایناسور ها و ویژگی های آن‌ها تغییر کند.

در مدت زمان ۲۰ میلیون سال تعداد زیادی از خزنده‌پایان بزرگ منقرض شده بودند و بجای آن‌ها پرندهکَفَلان های گیاه‌خوار در حال گسترش بودند و بخاطر گستردگی آن‌ها ددپایان گوشت‌خوار نیز غذای بیشتری برای خوردن داشتند و راحتتر می‌توانستند تولید مثل کنند.

یکی از جذابترین و ترسناکترین این ددپایان کارکارودونتوسور بود. این دایناسور در محدوده آفریقا در اواخر دوران ژوراسیک بوجود آمد و خیلی سریع در کل ابرقاره گسترش پیدا کرد و خیلی زود و در اواسط دوران کرتاسه به طبقات بالای زنجیره غذایی رسید. اسم این دایناسور از زبان یونانی و به معنای مارمولک دندان تیز می آید.

اما با همه ترسناکی کارکارودونتوسورها، گروه دیگری از گوشت‌خواران در دوردست‌ها منتظر بودند و آماده بودند تا قدرت خود را به بقیه موجودات نشان بدهند.

مافیای تیرانوسورسوسها

شما احتمالا درباره تی.رکس، دایناسور معروف و دست کوچک شنیده‌اید ولی این دایناسور تنها یکی از اعضای خانواده بزرگ تیرانوسوروس‌ها می‌باشد.

تحقیقات گسترده‌ در دهه‌های گذشته اطلاعات زیادی را درباره اعضای این خانواده بزرگ به ما داده است. این گروه از دایناسورها بالغ بر ۲۰ عضو مختلف داشته‌اند که تقریبا در تمام ابرقاره و سپس قاره‌های جدا شده پراکنده ‌بوده‌اند. اکثر اعضای این خانواده از ویژگی‌های مشترکی برخوردار هستند.

این خانواده تماما گوشت‌خوار بوده، سرهای بزرگی داشتند و بدن و بخصوص پاهایشان بسیار قوی بود و از همه مهم‌تر، دست‌های بسیار بسیار کوچکی داشتند. تیرانوسوروس‌ها از دوران ژوراسیک بر روی زمین حضور داشتند ولی اوج قدرت آن‌ها در دوره کرتاسه مشاهده می‌شود.

پیرترین عضو این خانواده کیلسکووس در سربستان و در سال ۲۰۱۰ کشف شد که ۱۷۰ میلیون سال پیش زندگی می‌کرده، ینی ۱۰۰ میلیون سال قبل از تی.رکس با ارتفاع حدودا ۲ متری! اما چگونه میتوان این دایناسور دومتری را با تی.رکس ۱۲ متری مقایسه کرد ؟

چندین سال قبل فسیل یک دایناسور دیگر پیدا شد که ویژگی های مشابهی با کیلکووس، تی.رکس و چندین تیرانوسوروس دیگر داشت و این دانشمندان را به این باور هدایت کرد که کیلکووس جد بزرگ تی.رکس می‌باشد. اما نحوه این جهش در اندازه و همچنین جابه‌جایی میان قاره‌ای بین نسل‌ها همچنان برای دانشمندان و محققین ناشناخته است.

تیرانوسوروس‌ها تا مدت‌های زیادی در میان دیگر شکرچیان و زیر سایه کارکارودونتوسورها در آسیا و آمریکای شمالی زندگی می‌کردند اما در میانه دوران کرتاسه این داستان کمی تغییر کرد!

ارباب دایناسورها

در تاریخ علم هیچ دایناسوری نتوانسته به شهرت و محبوبیتی که تریانوسوروس رکس پیدا کرده دست پیدا کند. دایناسوری که اسمش کلمه به کلمه به معنای مارمولک پادشاه ستمگر می‌باشد.

اما تی.رکس چگونه به این درجه از قدرت رسید ؟

اصلی‌ترین عامل محبوبیت این دایناسور وجود فسیل های فراوان از آن است. آنقدر که شناخت دقیقی از این موجود به ما بدهد. اما داستان اولین فسیل به سال ۱۹۰۲ و فردی به نام بارنوم بران برمی‌گردد.

او فسیل این دایناسور را در مونتانا پیدا کرد و آن را در سال ۱۹۰۵ موزه تاریخ طبیعی آمریکا در نیویورک به نمایش گذاشت و این موضوع به شهرت او ختم شد.
شهرت بارنوم آنقدر بالا بود که او حتی به والت دیزنی در طراحی دایناسور‌های انیمیشن فانتزیا کمک کرد!

از آن زمان حدود ۵۰ فسیل دیگر از تی.رکس پیدا شده که بعضی از آن‌ها تقریبا کامل هستند. عددی که خیلی خیلی بیشتر از فسیل های موجود از دیگر دایناسورها می‌باشد.

این دایناسور حدود ۶۶ تا ۶۸ میلیون سال پیش در غرب آمریکای شمالی زندگی میکرده ولی ریشه آن به آسیا و مونگولستان برمی‌گردد. تی.رکس سپس به آلاسکا و کانادا مهاجرت کرده و در غرب آمریکا سکنت گزید.

این دایناسور ۱۲ متری، ۷ تا ۸ تن وزن داشت و با دهانی پر از دندان های تیز به معنای واقعی کلمه یک دایناسور ترسناک بود! طبق پژوهش های انجام شده هر دندان تی.رکس قابلیت وارد کردن ۱۴۰۰ کیلو فشار را داشته است! اگر بخواهیم این میزان را با قوی ترین حیوان یعنی شیر آفریقایی مقایسه کنیم باید گفت که کل دهان شیر تنها قابلیت وارد کردن ۴۳۰ کیلو نیرو را دارد!

علاوه بر این،‌ تی‌رکس برخلاف دیگر دایناسورها از هوش بالایی برخوردار بوده. سی‌تی اسکن های انجام شده نشان می‌دهد که نسبت مغز به بدن این دایناسور بسیار بالا بوده و آی.کیو آن با شامپانزه های فعلی برابری می‌کند.

و اگر هوش و قدرت این دایناسور برای ترساندن شما کافی نیست باید گفت که این دایناسورها به شکل گروهی شکار می‌کردند.

پایان تلخ

۶۰ میلیون سال پیش یک شی فضایی به اندازه یک کوه اورست که هویتش همچنان برای دانشمندان معلوم نیست با زمین برخورد کرد! برخوردی که نیرویش  برابر با یک میلیارد بمب اتم بود و همه چیز را برای همیشه تغییر داد.

در این برخورد ۷۰٪ همه موجودات روی زمین منقرض شدن و این‌بار، دایناسورها هم آنقدر خوش‌شانس نبودند!

امروزه هیچ شکی نیست که یک شی فضایی علت نابودی دایناسور‌ها بوده است و مدارک زیادی برای اثبات این فرضیه وجود دارد. اما در گذشته شک زیادی درباره علل این رویداد وجود داشت. بعضی عصر یک را عامل انقراض می‌دانستند در حالی که عده‌ای دیگر خشکسالی را عامل نابودی دایناسورها می‌دانستند!

تنها مدرکی که برای بررسی وجود داشت یک لایه خاک رس بود! در منطقه‌ای از ایتالیا لایه ای از رس خاک پر فسیل کرتاسه را از خاک بی فسیل پالئوژن جدا می‌کرد ولی هیچکس علت شکل گیری آن لایه را نمی‌دانست!

والتر آلوارز یکی از دانشمندانی بود که در می‌خواست جواب این سوال را پیدا کند. او می‌خواست بفهمد که چقدر طول کشیده تا این لایه از خاک رس شکل بگیرد و برای اینکار می‌خواست میزان ایریدیم خاک را اندازه بگیرد!

ایریدیم عنصری است که از فضا وارد زمین می‌شود. پس با اندازه گیری میزان ایریدیم در خاک رس او می توانست بفهمد که چقدر طول کشیده تا آن لایه شکل بگیرد. اما با بررسی میزان این عنصر در خاک او شوکه شد! در این لایه از خاک رس میزان خیلی خیلی زیادی از ایریدیم وجود داشت به این معنی که همه آن‌ها به یک اندازه و توسط یک شی خارجی وارد خاک شده بودند. آلوارز در دهه ۱۹۸۰ مقاله خود را بر  مبنای نابودی دایناسورها بخاطر برخورد یک شی فضایی منتشر کرد ولی این مقاله تا اواسط دهه ۹۰ تنها به عنوان یک فرضیه باقی ماند.

در اواسط دهه ۱۹۹۰ گروهی از محققین گوده بزرگی را به قطر  ۱۷۷ کیلومتر در مکزیک پیدا کردند. تنها توجیح منطقی برای این پدیده برخورد یک شی فضایی با زمین بود و برآورد زمانی این گوده با تاریخ انقراض دایناسور ها یکسان بود.

دایناسورها با برخورد یک شی فضایی نابود شده بودند!

اما این تیر نهایی به این معنا نیست که دایناسورها قبل از آن هم بدون دغدغه بودند! شواهد نشان می‌دهد که تغییرات اقلیمی مشکلات زیادی را برای دایناسور ها ایجاد کرده بود. بررسی فسیل های مختلف در دوره‌های تاریخی نزدیک به این برخورد نشان می‌دهد که با وجود اینکه تفاوت گونه ها در حال کم شدن بود، جمعیت کلی دایناسورها یکسان باقی مانده بود! پس دایناسورها با وجود مشکلات در حال انقراض نبودند!

اما  کم شدن تفاوت گونه‌های جانوری در زنجیره غذایی می‌هوانست در دراز مدت مشکلاتی را برای این هیولاهای غول‌پیکر ایجاد نماید!

دایتاسورها، حاکمین بی چون و چرای زمین بودند و برای میلیون ها سال با اقتدار خشکی های این سرزمین را کنترل می‌کردند. ما شاید هیچوقت وضعیت این موجودات را در سال‌های آخر عمر خود نفهمیم ولی علت نابودی آن‌ها برای ما مثل روز مشخص است و وجود اثراتی از زندگی آن‌ها به ما کمک می‌کند که چراغی در دوران تاریک و اسرارآمیزی که روزی در سیاره ما می‌گذشته روشن کنیم و شاید … با کمی تدبیر،‌ از نور آن برای روشن کردن آینده استفاده نماییم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×