علت عقب ماندن کانادا از قافله رشد و توسعه جهانی
گزارش PwC “جهان در سال ۲۰۵۰ ” پیشبینی میکند که کانادا تا اواسط قرن جاری به رتبه ۲۲ امین اقتصاد دنیا سقوط می کند./ بهره وری ضعیف در مرکز چالش های رشد این کشور است.
به گزارش اکو ۳۶۵ و به نقل از عصرایران، کانادا به ندرت در صدر اخبار جهانی قرار می گیرد و وقتی هم که به صدر اخبار می آید غالبا در مورد خبرهای سلبریتی هایی همچون جاستین بیبر، سلین دیون و دریک اتفاق می افتد. برای کشوری با حدود ۴۰ میلیون جمعیت، که تقریبا به اندازه جمعیت ایالت کالیفرنیا آمریکاست، بودن در کانون توجه جهانی از زاویه سلبریتی های مشهور اتفاق بدی نیست؛ اما در حالی که ممکن است این کشور در عرصه موسیقی پاپ و رپ از انتظارات فراتر رود، در صحنه اقتصاد بینالمللی به نسبت پتانسیل گستردهاش، حرفی برای گفتن ندارد.
روزنامه “فایننشال تایمز” در گزارشی با اشاره به عقب ماندگی کانادا از کاروان رشد و توسعه جهانی و بهره وری پایین در این کشور وسیع بر خلاف ظرفیت های زیادی که دارد، نوشت:
کانادا از نظر مساحت، دومین کشور بزرگ جهان با طولانی ترین خط ساحلی است. این کشور در ساحل اقیانوسهای وسیع آرام و اطلس، دارای مزیتهای تجاری عظیمی است، در کنار دسترسی به قطب شمال که تا حد زیادی به عنوان یک ظرفیت بزرگ دستنخورده در شمال این کشور باقی مانده است.
کانادا یک صادر کننده خالص انرژی است. این کشور سومین ذخایر بزرگ اثبات شده نفت را دارد و پنجمین تولیدکننده بزرگ گاز طبیعی است – اما همچنین دارای ذخایر بزرگی از مواد معدنی حیاتی برای انتقال به دوران انرژی سبز است و البته با بزرگترین اقتصاد جهان (ایالات متحده) مرزهایی طولانی دارد.
با هر معیاری، جغرافیای کانادا نشان می دهد که می تواند یک نیروگاه اقتصادی باشد. اما کمتر ناظری تا به حال در مورد آن با این عبارات صحبت می کند. با شاخص “برابری قدرت خرید” اقتصاد کانادا پس از ترکیه، ایتالیا و مکزیک در رتبه پانزدهم جهانی از نظر اندازه قرار دارد.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی(OECD) رشد سرانه تولید ناخالص داخلی کانادا تا سال ۲۰۶۰ را کمترین میزان در میان کشورهای پیشرفته پیش بینی کرده است.
کانادا در آغاز قرن بیستم شکوفا شد. شهرکها رشد کردند، صنعتیسازی آغاز شد، سرمایهگذاری خارجی از بریتانیا و ایالات متحده وارد این کشور شد. در سال ۱۹۰۴، ویلفرد لوریه، نخست وزیر وقت کانادا، پیش بینی کرد که “قرن بیستم قرن توسعه کانادا خواهد بود.”
با این حال، تحولات پس از جنگ جهانی دوم جای خود را به دورههای تورم بالا، افزایش کسری بودجه و قیمتهای پایین کالا داد.
پیشبینی لوریه برای قرن گذشته درست نبود و تا کنون برای قرن بیست و یکم هم درست نیست: گزارش PwC “جهان در سال ۲۰۵۰ “ پیشبینی میکند که کانادا تا اواسط قرن به رتبه ۲۲ امین اقتصاد دنیا سقوط می کند.
بهره وری ضعیف در مرکز چالش های رشد این کشور است. یک کارگر کانادایی در عرض یک ساعت تنها به اندازه ۷۰ درصد یک کارگر آمریکایی تولید می کند. بر اساس داده های سال ۲۰۲۲ ، این میزان کمتر از منطقه یورو و حتی بریتانیا هم است. بسیاری انتظار داشتند که اقتصاد غنی از منابع کانادا با پیشرفت جهانی شدن منتفع شود، اما بهره وری نسبی نیروی کار آن در واقع از سال ۲۰۰۰ به طور متناوب کاهش یافته است.
کانادا به شدت سیاست تجارت آزاد را دنبال کرده است. در حال حاضر تنها کشور عضو گروه “جی هفت” (۷ کشور صنعتی جهان) است که چنین توافقاتی را با سایر اعضای G7 دارد، اما نتوانسته از این مزیت استفاده کند.
استفان براون اقتصاددان در موسسه کاپیتال اکونومیکس میگوید: ” دو مورد از محرکهای اصلی رشد اقتصادی اقتصاد – منابع طبیعی و تولید – در سالهای اخیر به دلیل ترکیبی از موانع نظارتی سختتر و افزایش رقابت از خارج مواجه بوده اند و به رشد و توسعه لازم نرسیده اند.
محققان مرکز بهره وری و رفاه HEC Montreal استدلال می کنند که صنعت کانادا به اندازه کافی قوی نیست که بتواند در سطح جهانی رقابت کند. در واقع، وسعت زیاد کشور، جغرافیای کوهستانی و قوانین مختلف و متفاوت ایالت های کانادا ممکن است مانع رقابت، سرمایه گذاری و نوآوری در بین شرکت های آن شود.
شورای بازرگانی آلبرتا تخمین می زند که این موانع تجارت داخلی معادل افزودن تعرفه ای ۶.۹ درصدی بر کالاهای تولیدی این کشور است. تدابیر محافظهکارانه اغلب صنعت کانادا را تحت فشار قرار داده است.
یکی از عمده ترین موانع رشد و توسعه کانادا در کمی جمعیت این کشور علی رغم وسعت بسیار عظیم آن است. کانادا یکی از کم تراکم ترین کشورهای جهان به لحاظ جمعیتی است. نرخ باروری آن به شدت کاهش یافته است و افراد کافی برای سرمایه گذاری روی ظرفیت های عظیم اقتصادی خود را ندارد.
همچنین به نظر می رسد اولویت های کانادا هم با دیگر کشورها متفاوت باشد. کانادا از نظر شاخص های سلامت، آموزش و رضایت از زندگی در رتبه بالایی قرار دارد. شهرهای پیشرو آن مانند کلگری، ونکوور و تورنتو، از بهترین شهرهای جهان برای زندگی در نظر گرفته میشوند.
جذابیت کانادا به عنوان مکانی برای زندگی و باز بودن آن برای مهاجرت به این معنی است که زمینه برای تغییر مشکلات جمعیتی آن وجود دارد. سال گذشته، این کشور به بالاترین نرخ رشد سالانه جمعیت در بیش از ۶۰ سال گذشته دست یافت که بخشی از آن به دلیل تلاش های دولت برای جذب مهاجران بود.
تغییرات آب و هوایی نیز تقاضا برای منابع عظیم مس و نیکل آن را افزایش داده است. ذوب شدن قفسه یخی قطب شمال هم می تواند فرصت های تجاری جدیدی را برای مناطق شمالی کانادا باز کند.
هر چند که بالا رفتن در جدول تولید ناخالص داخلی در جهان برای هیچ کشوری اولویت صرف نیست و واضح است که سبک زندگی کانادایی در سرتاسر جهان – و نه فقط در کشورهای در حال توسعه – مورد علاقه است؛ با این حال، تا زمانی که روند فعلی در بهرهوری ادامه داشته باشد، استانداردهای زندگی در کانادا کاهش مییابد و پتانسیل عظیم اقتصادی آن پنهان میماند و این هم مایه شرمساری برای اقتصاد جهانی و هم برای هزاران نفری است که به دنبال زندگی بهتر به آنجا می روند.