از هوش مصنوعی تا اینفودمی
*دکتر محمد کیاسالار
آلن تورینگ، پدر هوش مصنوعی، میگفت معیار هوشمندی یک ماشین این است که بتواند فریبمان بدهد؛ یعنی وقتی با ما طرف شد، نفهمیم با انسان طرفیم یا ماشین. یووال نوح هراری، متفکر معاصر، میگوید بسط این ایده یعنی ختم دموکراسی.
به عقیده هراری، دموکراسی ریشه در گفتگو دارد. گفتگوی آزاد و شفاف. گفتگویی که ایدهها و برگزیدهها را بر جوامع حاکم کند یا محکومشان کند و تغییرشان دهد. او میگوید اگر پای هوش مصنوعی به این گفتگو باز شود، کار شفافیت تمام است و فاتحه دموکراسی را باید خواند.
سالهاست که پای هوش مصنوعی به این گفتگو باز شده. رباتها دارند از سر و کول شبکههای اجتماعی بالا میروند و ما نمیفهمیم خیلی از آنهایی که در اینستاگرام برایمان لایک و کامنت میگذارند و در توییتر بدوبیراه نثارمان میکنند، آدمیزادند یا ربات؟ گفتگو را ادامه بدهیم یا قطع کنیم؟
صابون این فریب به تن بهداشت و درمان هم خورده. نمونهاش همین پاندمی اخیر که اسم اینفودمی را سر زبانها انداخت. اینفودمی که مرکب از اینفورمیشن (اطلاعات) و پاندمی (همهگیری جهانی) بود، به انبوه اطلاعاتی اشاره داشت که در ایام همهگیری بر سرمان آوار میشد و نمیگذاشت اخبار درست را از اخبار جعلی تشخیص بدهیم.
اخبار جعلی یا همان فیکنیوز با اینکه در ادبیات سیاسی پا گرفته بود، خیلی زود پایش به عرصه سلامت باز شد و در شرایطی که مدیریت پاندمی به آرامش و آگاهی عمومی نیاز داشت، با تولید اضطراب و تکثیر جعلیات باعث شد مشکل پاندمی مشکلتر شود.
مثال و مصداق، فراوان است؛ از خبری که درباره منافع سشوآر گرفتن در بینی برای کشتن ویروس کرونا منتشر شد- و دماغ خیلیها را سوزاند- تا خبری که درباره روغن بنفشه دستبهدست شد و خیلیها را خنداند. مشکل فقط مشکل ایران نبود. اظهارنظر ترامپ درباره مصرف خوراکی و تزریقی الکل را حتما یادتان هست. افزایش آمار مسمومیت الکلی در موج اول کرونا در بسیاری از مقالههای علمی و بینالمللی بازتاب یافت. از ایران تا آمریکا.
گایدن لاسکو، مردمشناس فیلیپینی، در مقاله مشهوری که در همان بحبوحه درباره پوپولیسم پزشکی نوشت، با شواهد علمی نشان داد مهمترین عاملی که توانست با اظهارات سخیف ترامپ و پوپولیستهایی مانند او در گوشهوکنار دنیا مقابله کند، همبستگی جامعه علمی بود. او از این همبستگی با عنوان «مسؤولیت اجتماعی حرفهمندان سلامت» یاد کرد و نوشت دود انفعال و دودستگی حرفهمندان سلامت در بحرانی مانند اینفودمی به چشم مردم میرود.
وقتی از اینفودمی حرف میزنیم، عمدتا از شبکههای اجتماعی حرف میزنیم که طراحی و توسعهشان بر مبنای «هوش مصنوعی ضعیف» شکل گرفته است. به آسانی میتوان تصور کرد با تقویت و توسعه ابزارهای هوش مصنوعی، اینفودمی بعدی چقدر پیچیدهتر و سنگینتر خواهد شد. و مسؤولیت اجتماعی حرفهمندان سلامت هم.
سعدی میگفت: «به دریا در منافع بیشمار است/ وگر خواهی سلامت، بر کنار است». حالا هوش مصنوعی به حرفهمندان سلامت نهیب میزند که دل به دریا بزنند و بخوانند: «اگر خواهی سلامت، بر کنار نیست!»