» گفتگو » مردم می‌گویند اگر مسافرکشی کنیم بهتر از کار تولیدی است
مردم می‌گویند اگر مسافرکشی کنیم بهتر از کار تولیدی است
گفتگو

فرشاد مؤمنی، اقتصاددان:

مردم می‌گویند اگر مسافرکشی کنیم بهتر از کار تولیدی است

۰

«ما با بی‌سابقه‌ترین افت در رابطه با توان رقابت و مقاومت اقتصاد جامعه روبه‌رو هستیم. بی‌سابقه‌ترین جهش‌ها در ذخیره سرمایه انسانی را دارا هستیم اما با بی‌سابقه‌ترین افت در بهره‌وری عوامل تولید هم روبه‌رو شده‌ایم. همه این موارد امنیت ملی ما را تهدید می‌کند. هم حکومت و مردم باید هوشیار باشند و بدانند کانون اصلی تمام این بحران‌ها، پشت کردن به تولید و تکیه به اموری است که بخواهد بدون زحمت، مشکلات را حل کند.»؛جملات ذکر شده هشدارهای دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفت وگو با«آرمان ملی» است.

به گزارش اکو ۳۶۵ و به نقل از آرمان ملی، دکتر مومنی در این گفت‌وگو ضمن تحلیل و بررسی چالش‌های موجود اقتصاد کشور به آسیب‌شناسی مسیری که دولت در پیش گرفته می‌‌پردازد که ماحصل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

با توجه به تحولاتی که در عرصه بین‌المللی درباره ایران رخ داده یا در آینده رخ خواهد داد به چه میزان مسیری که دولت برای بهبود وضعیت معیشتی مردم در پیش گرفته را صحیح می‌دانید؟

از نقطه عطف موج اول انقلاب صنعتی تا امروز هیچ کشوری قادر به رفع فقر، عقب ماندگی و وابستگی ها به دنیای خارج نبوده مگر اینکه به تولید فناورانه تکیه کند. ایران از یک جایگاه استراتژیک و تمدن ساز برخوردار است لذا با تکیه بر ظرفیت‌های بزرگی که در دامن خود دارد، توانسته از دل تمام فراز و فرودها، زنده بیرون بیاید. یک شرایط غیر متعارف در فرآیندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع مشاهده می‌شود. اگر ما هوشمندی به خرج ندهیم، نمی‌توانیم از عهده بحران‌های پرشماری که کشورمان با آن روبه‌رو است، بیرون بیاییم. ما دقیقا در جهت عکس بایسته‌های حرکت به سمت توسعه حرکت می‌کنیم و سطوحی از غفلت و رانت دست به هم داده‌اند که شاهد صنعت زدایی شکنندگی آوری باشیم.

انگیزه من برای مطرح کردن این بحث در شرایط کنونی این است که کشور در آستانه تصمیم گیری‌های راهبردی مانند برنامه هفتم توسعه است. پیش تر هم تحلیل ما این بود که روندهای ایجاد کننده وضعیت فعلی، به دلیل گره خوردگی با منافع ضد ملی برخی ها، می تواند مجددا تکرار شود. من برخی از جریان سازی های اخیر برای عمده کردن مباحث حاشیه ای را یک روند خطرناک می دانم. همچنین شیوه تدوین برنامه هفتم نشان می دهد که گویا برخی در حال فراهم کردن نان برای مافیا هستند. برای اولین بار شاهد هستیم سندی تدوین شده که در آن مشارکت دستگاه ها، مناطق و بخش ها از شکل گیری این سند حذف شده است لذا این شیوه برنامه ریزی  سوال برانگیز است. آنچه هم که در این سند نوشته شده، به نظر من مشخصات یک سند راه گشا را در دل خود ندارد و تا دلتان بخواهد موارد استمرار دهنده بحران‌های موجود در آن دیده می شود. این شیوه بسیج ذخیره دانایی کشور و مشارکت زدایی از نخبگان و صاحب نظران به نفع کشور نیست. باید به دولت، مجلس و سطوح بالاتر تصمیم گیری بگوییم که تداوم این شیوه، ایران را در معرض هزینه های سنگین قرار می دهد.

بر اساس چه نشانه‌ای چنین دیدگاهی دارید؟

اگر شما در جامعه ای زندگی می کنید که لایه های  غیرمتعارفی از مناسبات رانتی حاکم است و با بحران شفافیت روبه‌رو است، راه نجات، توسل به رویکرد اقتصاد سیاسی است چراکه این رویکرد از طریق برجسته کردن برندگان و بازندگان هر بازی سیاسی، می تواند فریب کاری را به حاشیه ببرد. ما با یک آمیزه پیچیده ای از ملاحظات اقتصاد سیاسی درونی و بین‌المللی مواجه هستیم و اگر به موقع اقتضائات آن را متوجه نشویم، صدمه خواهیم دید. شواهدی نشان می‌دهد که گویا سطوحی از نظام  مدیریتی کشورمان  در دست گروه های دلال و رانتی است. در چنین شرایطی از طریق اسنادی مانند پیش نویس برنامه هفتم، می توان دریافت که ناتوانی‌هایی وجود دارد. چقدر جای تاسف دارد که بسیاری از رسانه ها طوری رفتار می کنند که گویی آنها هم بازی خورده اند و با تعمد مسائل کم اهمیت را پررنگ می کنند.

در تاریخ ۱۰ هزار ساله بشر هرگاه ساختار قدرت به تولید پشت کرده، پیامدهایی نظیر سلطه هنجارهای مبتنی با تعصب و رویه های اداره صدقه ای  در جامعه رخ می دهد. اگر حکومتی صادقانه در جست و جوی اعتلای فرهنگی است، باید بنیه تولیدی خود را ارتقا دهد چون امنیت اقتصادی موجب تحولات فرهنگی می شود.پشت کردن به تولید، جامعه را در مهار نااطمینانی های با منشا طبیعت ناتوان می کند. گزارش های رسمی می‌گوید تعداد موارد وقوع سیل در سال‌های اخیر نسبت به تاریخ برنامه ریزی ایران، افزایشی بوده است در حالیکه در توجیه مهار این ناتوانی، منابع انسانی و مادی غیرمتعارفی صرف می‌کنند. در زمینه نااطمینانی‌های ناشی از تعامل انسانی می‌توان دید ناراضی‌ترین گروه‌های اجتماعی ما، کارگران، معلمان، دانشجوها، کارمندها و بازنشسته‌ها هستند که هم شریف‌ترین افراد جامعه هستند و هم برای آنها هزینه صرف شده است. چرا در پیش نویس برنامه هفتم، بحران محیط زیست در شکننده ترین شرایط محیط زیستی کشور حذف شده است؟ آنهایی که دعواهای حیدری-نعمتی پوچ را عمده می‌کنند، باید توضیح بدهند چرا محیط زیست از اسناد برنامه‌ریزی حذف می‌شود؟ ما با بی‌سابقه‌ترین افت در رابطه با توان رقابت و مقاومت اقتصاد جامعه خود روبه‌رو هستیم. بی‌سابقه‌ترین جهش‌ها در ذخیره سرمایه انسانی را دارا هستیم اما با بی‌سابقه‌ترین  افت در بهره‌وری عوامل تولید هم روبه‌رو شده‌ایم. همه این موارد امنیت ملی ما را تهدید می‌کند. هم حکومت و مردم باید هوشیار باشند و بدانند کانون اصلی تمام این بحران‌ها، پشت کردن به تولید و تکیه به اموری است که بخواهد بدون زحمت، مشکلات را حل کند.

دولت از حمایت کامل حاکمیت برخوردار است. این در حالی است که شعار سال نیز رشد تولید بوده است. چرا در چنین شرایطی به گفته شما دولت به تولید پشت کرده است؟

واقعیت این است که دائما آلترناتیو‌هایی با محوریت توهم موفقیت از شیوه‌های غیرمولد ارائه می‌شود. یک روز می‌گویند ما باید نقش ترانزیتی داشته باشیم. اگر ما یک استراتژی توسعه موفق داشته باشیم، یقینا به ابزار ترانزیت کارآمد هم نیاز داریم اما در شرایطی که ما می دانیم ماجرای ترانزیت مورد طمع قدرت های جهانی در منازعات هژمونیک است، تکیه کردن روی این مفهوم  چه توجیهی دارد؟ یک روز هم می‌گویند از طریق تمرکز روی صنایع دستی باید موفق شویم آنهم در شرایطی که ما در دنیا با تولید دانایی محور روبه‌رو هستیم. با مصرف های مدرن شده نمی‌شود از طریق تولید معیشتی، ماجرا را جلو برد. یک کسانی می‌گویند راه حل‌های پشت کننده به تولید و مبتنی بر واردات را دستور کار قرار دهیم. این را به شیوه مشکوکی در حوزه کشاورزی می‌بینیم. طرح «نکاشت» می‌دهند و می‌گویند به کشاورزان پول بدهیم که چیزی نکارند درحالی‌که طرح نکاشت برای کشورهایی است که از بیش از صد سال است که از تولید انبوه عبور کرده‌اند و کالاهایی تولید می‌کنند که مورد تقاضای جدی جهانی قرار دارد. عین این مساله در جوسازی‌های مافیایی راجع به اشکالات تولیدی خودروسازان وجود دارد که می‌خواهد راه را برای واردات باز کند. شیوه دیگر صنعت‌زدایی در ایران، ارائه بی  ضابطه ابداعات مشوق رانت است. یکی از شگفت انگیز ترین آنها ماجرای مجوزدهی های  بی‌رویه است. بالغ بر ۵ سال است که می‌گوییم این مجوزدهی ها چه کارکردی داشته است؟ چرا مجوزهای دارای پروانه بهره برداری فعال و در دست اجرا در حوزه خودروسازی ایران معادل کل واحدهای خودروسازی آلمان، ژاپن، آمریکا، برزیل،فرانسه، کره جنوبی، ایتالیا، اسپانیا و ترکیه است. این کارها برای این است که این واحدها با هزینه‌های ثابت بزرگ، خودرو را گران تولید کنند سپس زبان  رانت‌بازان واردات خودرو را باز کنند تا با بهانه گرانی خودرو، سراغ واردات بروند.

چرا تعداد واحدهای تولید سیمان مجوز داده شده و در حال بهره برداری معادل شش برابر واحدهای سیمانی چین و کره جنوبی است؟ چرا تعداد مجوزهای تولید موتورسیکلت باید معادل بیش از دو برابر کل واحدهای مشابه در چین، اندونزی، کره، تایوان و ویتنام باشد؟ این کارها از طریق از بین بردن ریشه تولید بزرگ مقیاس رخ می‌دهد. می‌گویند ما به تولید مجوز داده‌ایم  ولی تولید را به یک محمل بازتولید مناسبات رانتی تبدیل می کنند. بر اساس گزارش وزارت صمت، طی شش برنامه توسعه گذشته ایران، ۸۷.۵ درصد سرمایه گذاری صنعتی توسط دولت، در حیطه معدنی ها بوده است. به اینها رانت انرژی، ارز، حمل ونقل، اعتبار بانکی و … می دهند سپس برای برگرداندن ارزشان، به  استیصال می‌افتند.گزارش رسمی وزارت صمت می‌گوید تقریبا تمام تسهیلات ارزی و ریالی صندوق توسعه ملی در اختیار فعالیت های مربوط به پتروشیمی، فلزات و کانی‌های غیرفلزی قرار گرفته است. چرا تعداد پروژه های به بهره برداری رسیده سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران از ۴۹ طرح در برنامه چهارم، به ۱۹ طرح در برنامه پنجم و ۵ طرح در برنامه ششم رسیده است؟ در فاصله سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ حدود ۶۲۰ میلیارد دلار به اقتصاد ایران تزریق شده اما خالص اشتغال ایجاد شده در بخش صنعت ایران منفی ۴۱۵ هزار شغل بوده است.

فرشاد مومنی 02

چرا چنین اتفاقی رخ داده است؟

کل رسانه‌ها یک بار هم به این موضوع نپرداخته‌اند. در تاریخ چهارم اسفند ۱۴۰۱، رسانه‌های کشور گزارشی به نقل از مرکز آمار منتشر کردند که می‌گوید، یک میلیون و سیصد هزار شاغل صنعتی از بخش صنعت خارج شده‌اند  ببینید چه کرده‌ایم که یک فرد می‌گوید اگر مسافرکشی کند بهتر از این است که در خدمت تولید باشد؟ از طریق واژگون سازی مفاهیم کلیدی، می‌گویند برخورد با فساد می‌تواند ما را با خروج سرمایه روبه‌رو کند. کدام غیرمولدی است که سرمایه خود را در داخل کشور نگه داشته است؟ در ادبیات توسعه، رقابت می‌تواند مخرب یا توسعه گرا باشد. من تعجب می‌کنم از  مدیرانی که به اسم رقابت سازی، کوتوله پروری می کنند. چرا ما رقابت عادلانه در ورزش کشتی را می‌فهمیم به این صورت که یک فرد ۵۰ کیلویی نمی‌تواند با فردی ۱۰۰ کیلویی رقابت کند اما نمی فهمیم باید یک هم سطحی برای رقابت عادلانه وجود داشته باشد؟ در کجای دنیا از طریق واردات و تقدیم کردن بازارهای ملی به پیشرفته‌ها، توان رقابت خود را افزایش می دهند؟

این همه ناسزا به صنعت خودروی کشور سر می‌دهند اما به سایت سازمان بورس سر نمی‌زنند تا بفهمند سهم تامین مالی سرمایه در گردش در قیمت تمام شده خودرو حدود ۳۰ درصد است. یک کسانی هم با چرتکه انداختن به ما می‌گویند این صنعت را تعطیل کنید و به جای آن خودرو وارد کنید. جرم تولیدکننده‌ها در این کشور این است که آشکار و عیان هستند؛ لذا تمام فشارها به آنها وارد می‌شود. در ترم اول دوره کارشناسی اقتصاد، گفته می‌شود اقتصاد دو ستون به نام عرضه و تقاضا دارد لذا اگر با تورم روبه‌رو شدید، همانقدر که باید به قسمت تقاضا نگاه کنید باید به قسمت عرضه خود نیز نگاه کنید. طی دو دهه گذشته نقش افت تولید کشور در تورم کشور حذف شده است. یک کسانی مرتبا به نقل از میلتون فریدمن می‌گویند تورم در بلندمدت یک پدیده منحصرا پولی است. اینها نمی‌دانند که فریدمن در کشوری این حرف را زد که بیش از یکصد سال پیش از تولید انبوه صنعتی عبور کرده است. ریشه بحران‌های شبیه بحران نرخ ارز این است که برخی به نام صنعت، مونتاژ و رانتی معدنی‌ها را به تولید واقعی ترجیح داده‌اند. در گزارش های رسمی انتشار یافته، وزارت صمت گزارشی منتشر کرده مبنی بر اینکه حدود ۷۰ درصد بنگاه‌های صنعتی تعطیل شده به دلیل بحران عدم توانایی تامین سرمایه در گردش بوده است. در این دوره از قدرت چانه زنی تولیدکننده‌های با شرافت کاسته شده و قدرت چانه‌زنی دلال‌ها و رانتی‌ها افزایش یافته است. ما به یک بازآرایی سیستمی ساختار نهادی نیاز داریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×