ریشه بحران در کشاورزی آبی و الگوی اشتباه کشت است
اگرچه وزیر نیرو با تأکید بر واقعی کردن قیمت آب برای مشترکان پرمصرف، گامی مهم در جهت اصلاح اقتصاد آب برداشته، اما ریشه بحران آبی ایران را باید در ساختار معیوب کشاورزی، بهرهوری پایین و الگوی نادرست کشت جستوجو کرد؛ جایی که چاههای عمیق، برق ارزان و کشت تابستانی در سراسر کشور، منابع آبی را به تهدیدی امنیتی تبدیل کرده است.
به گزارش اکو ۳۶۵ و به نقل از اقتصادآنلاین، عباس علیآبادی، وزیر نیرو، اخیراً با صراحت اعلام کرد که باید با پدیده “بدمصرفی” مقابله کرد و دریافت قیمت واقعی آب از مشترکان پرمصرف را به عنوان راهکاری بازدارنده مطرح کرد. او تصریح کرد که اکنون آب شرب با قیمت یارانهای در اختیار مشترکان قرار میگیرد و ارزش ذاتی آب، بسیار بیش از اینهاست. علیآبادی در حالی از تلاش برای ارائه طرحی به منظور اخذ قیمت واقعی آب از مشترکان پرمصرف خبر میدهد که سالهاست مصرف افسارگسیخته آب، به خصوص در بخش کشاورزی، اقتصاد آب را از تعادل خارج کرده است.
ما واقعیت این است که اگرچه دریافت قیمت تمامشده آب از مشترکان پرمصرف اقدامی ضروری و بازدارنده است، اما این سیاست تنها بخشی از بحران را هدف گرفته است. بخش اعظم مصرف آب در ایران نه در خانهها یا استخرهای خصوصی، بلکه در زمینهای کشاورزی با راندمان پایین، الگوی غلط کشت و تکیه افراطی بر آبهای زیرزمینی رخ میدهد.
مصرف ناعادلانه و مدیریت نادرست منابع آبی
آمارها نشان میدهند که حدود ۹۰ درصد منابع آب استحصالی ایران به بخش کشاورزی اختصاص مییابد؛ رقمی که بسیار بالاتر از میانگین جهانی (۷۰ درصد) و کشورهای توسعهیافته (کمتر از ۴۰ درصد) است. در مقابل، سهم بخش خانگی و صنعت به ترتیب با ۸ و ۲ درصد، همچنان از کل مصرف آب ناچیز است.
از سوی دیگر، تنها ۲۵ درصد از ریزشهای جوی ایران به طور مؤثر مورد استفاده قرار میگیرد. بیش از ۳۰ میلیارد مترمکعب آب در اثر تبخیر، روانآبها یا ورود به دریاها از دست میرود؛ این به معنای ضعف زیرساختی و غفلت مزمن از فناوریهای ذخیره و بازچرخانی است.
کشاورزی آبی در سرزمین نیمهخشک
مشکل اصلی، به باور بسیاری از کارشناسان، نه در مصرف خانگی، بلکه در ساختار ناپایدار کشاورزی ایران است. بخش عمده کشت محصولات در فصول گرم سال و در سراسر کشور، بهویژه در استانهای خشک و نیمهخشک صورت میگیرد. محصولاتی مانند صیفیجات، هندوانه و سبزیها که آببر هستند، با روشهای سنتی غرقابی آبیاری میشوند. به همین خاطر بهرهوری آب در ایران تنها ۶۰۸ دلار محصول به ازای هر هزار مترمکعب است؛ رقمی که در کشورهای اروپایی مانند هلند یا فرانسه به حوالی ۷ هزار دلار میرسد.
علت اصلی این تفاوت، در انتخاب محصول، زمان کشت و شیوه آبیاری نهفته است. در حالی که کشورهای پیشرفته با اتکا به گلخانهها و فناوریهای نوین بهرهوری را بالا بردهاند، در ایران همچنان زمینهای کشاورزی، به برق ارزان و چاههای عمیق متکی هستند.
برق یارانهای و پمپهای آب
طبق اعلام وزارت نیرو، بیش از یک میلیون حلقه چاه کشاورزی در کشور فعالاند که نیمی از آنها غیرمجاز هستند. بسیاری از این چاهها به برق ارزان و بدون کنتور هوشمند متصل شدهاند. این ترکیب خطرناک، منجر به کاهش شدید سطح آب زیرزمینی و نرخ فزاینده فرونشست زمین شده است.
برآوردها نشان میدهد که بیش از ۳۰ میلیارد دلار یارانه پنهان صرف برق و آب در کشور میشود؛ یارانههایی که نه به بهرهوری، بلکه به اتلاف منابع منجر شده است. بدون اصلاح ساختار قیمتگذاری انرژی و نظارت مؤثر بر بهرهبرداری از چاهها، بحران آب ایران هیچ چشمانداز روشنی نخواهد داشت.
الگوی دیمکاری در فصل بارندگی
در کنار اصلاحات اقتصادی، باید به تغییر پارادایم کشت نیز اندیشید. بخش مهمی از اراضی کشاورزی باید از فصل بهار و تابستان به پاییز و زمستان منتقل شوند؛ فصولی که بارندگی در بسیاری از مناطق کشور قابل توجه است. استانهایی مانند گیلان، مازندران، چهارمحال و بختیاری، ایلام، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، گلستان و همدان ظرفیت بالایی برای کشت دیم در فصل بارندگی دارند.
کشت دیم با استفاده از بارش طبیعی، بدون نیاز به آبیاری مستمر، میتواند فشار بر منابع زیرزمینی را بهشدت کاهش دهد. البته برای موفقیت این الگو، باید از بذرهای اصلاحشده مقاوم به سرما و خشکی استفاده کرد. استفاده از روشهایی مانند نایلونکاری نیز برای حفظ دما و رطوبت در مناطق سردسیر ضروری است.
فناوری، آموزش و سیاستگذاری هوشمندانه
توسعه کشاورزی دیم، نیازمند سرمایهگذاری در پژوهش، تولید و توزیع بذرهای مناسب، آموزش کشاورزان، و ارائه تسهیلات بانکی هدفمند است. دولت میتواند با اختصاص یارانه به خرید تجهیزات نوین، حمایت از گلخانهها و ایجاد بازار برای محصولات کمآببر، کشاورزان را به تغییر الگوی کشت ترغیب کند.
همچنین بازنگری در نظام یارانهها، هدایت یارانه به سمت بهرهوری، و بازتعریف نقش آب در اقتصاد ملی باید در دستور کار قرار گیرد. به جای یارانه به مصرف، باید یارانه به بهرهوری داد.
از قیمتگذاری تا بازتعریف کشاورزی
وزیر نیرو با طرح اصلاح قیمت آب برای پرمصرفها، گام مهمی برداشته است. اما بحران آب ایران فراتر از قبض مشترکان خانگی است. مسأله در جایی ریشه دارد که کشاورزی سنتی، با مصرف بیرویه، برق ارزان و الگوی غلط، منابع را میبلعد.
برای حل بحران آب باید همزمان بر سه محور متمرکز شد. واقعیسازی قیمتها، تغییر الگوی کشت به سوی کشت دیم در فصل بارندگی و استفاده از فناوریهای روز میتواند مسئله آب ایران را برای همیشه حل کند. ایران میتواند با اصلاح اقتصاد آب، آموزش کشاورزان و سرمایهگذاری در دانههای مقاوم، از تهدید کمآبی فرصتی برای تحول بسازد. اما این راه، نیازمند عزم ملی و تصمیمات شجاعانه است.