مالیات در سایه جنگ؛ راهکارهایی برای اعتماد عمومی و رونق تولید
در شرایطی که کشور درگیر جنگ یا دوران بازسازی پس از آن است، نظام مالیاتی با چالشهای منحصر به فردی روبرو میشود.
به گزارش اکو ۳۶۵ و به نقل از خبرگزاری مهر، در دوران جنگ و پساجنگ، چالشهای مالیاتی با حساسیتهای اجتماعی و اقتصادی بیشتری همراه است. چگونگی پیشبرد نظام مالیاتی بهگونهای که هم از نظر اقتصادی کارآمد باشد و هم اعتماد عمومی را جلب کند، نیازمند رویکردی چندوجهی است. در این گزارش به بررسی راهکارهایی میپردازیم که میتواند به تحقق این اهداف در شرایط ویژه جنگ و پس از آن یاری رساند.
در شرایطی که کشور درگیر جنگ یا دوران بازسازی پس از آن است، نظام مالیاتی با چالشهای منحصر به فردی روبرو میشود. حفظ اعتماد عمومی، تشویق مشارکت داوطلبانه در پرداخت مالیات و هدایت این منابع به سمت رونق تولید، از جمله اولویتهایی است که نیازمند تدوین و اجرای سیاستهای دقیق و شفاف است.
چالشهای مالیاتی در دوران جنگ و پساجنگ:
دوران جنگ، به دلیل تمرکز منابع بر نیازهای دفاعی و امنیتی، معمولاً با کاهش فعالیتهای اقتصادی غیرضروری و افزایش هزینههای دولت همراه است. این شرایط میتواند منجر به کاهش پایههای مالیاتی و در نتیجه، کاهش درآمدهای دولت از این محل شود. از سوی دیگر، فشار اقتصادی ناشی از جنگ، توان پرداخت مالیاتی خانوارها و کسبوکارها را تحت تأثیر قرار میدهد. در دوران پساجنگ نیز، بازسازی زیرساختها، جبران خسارات وارده و تحریک رشد اقتصادی، نیاز به منابع مالی قابل توجهی دارد که نظام مالیاتی باید در تأمین آن نقش ایفا کند.
راهکارهای دستیابی به اعتماد عمومی و مشارکت داوطلبانه
شفافیت و اطلاعرسانی:
اولین گام برای جلب اعتماد عمومی، شفافیت کامل در نحوه تخصیص و هزینهکرد درآمدهای مالیاتی است. دولت باید به طور مستمر و با جزئیات، گزارشهایی از میزان وصولیها و محل مصرف آنها، بهویژه در طرحهای عمرانی، حمایتی و توسعهای، منتشر کند. اطلاعرسانی در مورد نقش مالیات در تأمین نیازهای ضروری کشور، از جمله دفاع، بهداشت و آموزش، میتواند به افزایش پذیرش عمومی کمک کند.
عدالت مالیاتی:
اطمینان از اینکه بار مالیاتی به طور عادلانه توزیع شده و همه اقشار جامعه، بهویژه ثروتمندان و شرکتهای بزرگ، سهم خود را به درستی پرداخت میکنند، امری حیاتی است. مبارزه قاطع با فرار مالیاتی و پولشویی، و برخورد با متخلفان، بازدارنده بوده و حس اعتماد به نظام مالیاتی را تقویت میکند.
سادهسازی قوانین و مقررات:
پیچیدگی قوانین مالیاتی، یکی از موانع اصلی مشارکت خودخواسته است. سادهسازی فرایندهای ثبتنام، اظهارنامه و پرداخت مالیات، همراه با ارائه آموزشهای لازم به مؤدیان، میتواند فرایند را تسهیل و از بروز خطا و سوءتفاهم جلوگیری کند.
مشوقهای مالیاتی:
ارائه مشوقهای مالیاتی هدفمند برای فعالیتهای اقتصادی اولویتدار، مانند سرمایهگذاری در مناطق کمتر توسعهیافته، صادرات، و صنایع دانشبنیان، میتواند به هدایت منابع و رونق تولید کمک کند. همچنین، در شرایط پساجنگ، ممکن است ارائه معافیتهای مالیاتی موقت برای کسبوکارهای آسیبدیده، راهگشا باشد.
توسعه دولت الکترونیک:
استفاده از فناوریهای نوین در فرایندهای مالیاتی، از جمله ثبتنام آنلاین، اظهارنامه الکترونیکی و پرداخت غیرحضوری، علاوه بر افزایش سرعت و دقت، شفافیت را نیز ارتقا داده و زمینه را برای کاهش فساد فراهم میکند.
مالیات و رونق تولید:
درآمدهای مالیاتی، در صورت هدایت صحیح، میتوانند نقش بسزایی در حمایت از تولید ایفا کنند. این درآمدها میتوانند صرف سرمایهگذاری در زیرساختهای تولیدی، تأمین مالی تحقیق و توسعه، ارائه تسهیلات کمبهره به واحدهای تولیدی، و آموزش نیروی کار ماهر شوند. همچنین، با ایجاد ثبات اقتصادی و پیشبینیپذیر کردن محیط کسبوکار از طریق سیاستهای مالیاتی پایدار، میتوان به جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی و در نهایت، رونق تولید کمک کرد.
خلاصه اینکه، مدیریت نظام مالیاتی در دوران جنگ و پساجنگ، نیازمند ترکیبی از اقتدار در اجرای قانون و توجه ویژه به مؤلفههای اعتماد عمومی و مشارکت است. با اتخاذ رویکردهای شفاف، عادلانه، ساده و با هدف حمایت از تولید، میتوان چالشهای مالیاتی را به فرصتی برای تقویت پایههای اقتصادی کشور تبدیل کرد.