برندسازی در دنیای امروز در خدمت کاپیتالیسم است
صیرفی به بیان این نکته پرداخت که به خاطر حضور تکنولوژی در عرصه تولید به مقیاس بالا رسیدهایم و تولید با کیفیت یکسان امکان دارد. اما کیفیت ادراکی از نظر مخاطبان فرق میکند و کیفیت تولید در کالاهای صنعتی یکسان است.
وی تصریح کرد که در منابع خلاق باید دارایی نامشهودی ایجاد کنیم که ارزشمند باشد و منحصه ظهور آن برند است. همچنین جنگ قیمت در این عرصه باعث کاهش سود میشود و امکان نوآوری از بین میرود و در نهایت ثروت آفرینی را تولید کنندگان نمیتوانند ایجاد کنند و آسیبش به اقتصاد وارد میشود.
صیرفی همچنین بیان کرد که برندینگ یک نقشه نیست و اگر مدیرعامل برند به عنوان دارایی قبول نداشته باشد، برندینگ تبدیل به تزیین میشود و در نهایت برندینگ تبدیل به یک کتاب خاک خورده خواهد شد.
وی افزود که در تبلیغات مفهوم خلاقیت بدون استراتژی هنر است و با استراتژی میتواند تبدیل به خلاقیت هدفمند شود.
صیرفی به بیان مثال آیفون پرداخت و گفت که آیفون در پایینترین نیاز مازلو حرف میزند که این امر برای بقا است تا بگوید من یک انسان برتر، متفاوت، همراه با تکنولوژی و پولدار هستم و برای این بقا انتخاب میشود تا متفاوتتر باشد.
وی همچنین گفت که اگر هدف ما صنعت یا کار تجاری و ارزش آفرینی باشد حتما باید آن را در یک چارچوب ببینیم و چارچوبها تا جایی دوام میآورد اما از جایی به بعد دیگر نمیگذارد خلاقیت خلق شود و اگر هم شاهد خلاقیتی باشیم همه اینها به شانس برمیگردد.
در ادامه مهرپویا dijo که اساساً در ایران برند را به عنوان یک کسب و کار میشناسند و هنوز مفهوم برند را متوجه نمیشوند؛ برند میتواند قصه خود را داشته باشد و آنچه که الان اتفاق میافتد، ساختن جعلی یک سری تاریخچه قصههای نچسب برندینگهای بیربط و محتواهای به شدت متناقض است.
وی افزود که در خلاقیت استراتژی باید لحاظ شود تا تبدیل به تبلیغات اثربخش شود؛ استراتژی از اتاق تاریک شروع میشود و به نتایجی میرسد.
مهرپویا همچنین گفت که ما از خلاقیت در صنعت صحبت میکنیم خودمان را محدود میکنیم؛ زمانی که وارد برندینگ شدیم خودمان انتخاب کردیم که در این چهارچوب کار کنیم و ما انتخاب کردیم که در نظام سرمایهداری باشیم که در نهایت نه دنیایی را داریم و نه آخرت؛ ما میفروشیم و ذوقش را میکنیم.
در ادامه رزاقی بهار گفت که گروهی آمدهاند تا داستان را خلق کنند اما نتوانستند در برندینگ راه یابند و به نوعی میتوان گفت راه را به اشتباه رفتهاند؛ گاهی برخی از برندها داستان درست را میسازند و گاهی برخی برندها به درستی داستان را میسازند و انگاره درستی را خلق میکند. متاسفانه در ایران این بخش را نداریم و اگر هم داشته باشیم بسیار اندک است.
وی افزود که خلاقیت خوب است اما باید در خدمت برندی باشد؛ ما به دنبال اثر هنری نیستیم و نمیتوان برندی را نابود کرد تا بگوییم خلاق باشیم. در برندها و تبلیغاتشان شاهد تکرار هستیم و خلاقیتی در آنها صورت نمیگیرد.
رزاقی بهار همچنین گفت که برندینگ در دل سرمایه و کاپیتالیسم است و چیزی جز این نمیتواند باشد؛ مصرف گرایی باعث برندینگ و رقابت شده است. برندینگ اصلا با هنر قابل مقایسه نیست و نمیتواند این دو در کنار هم باشد. همچنین اتفاق هنری هم به رشد برند کمک نمیکند.
وی یادآور شد که خلاقیت در چهارچوب برندی است که مهم است؛ سیاستمدار و هر صنفی
